40 تیکه
دست نوشته ای با بوی باروت
پیرزنی نشسته است.در کنارش گرامافونی قدیمی در حال پخش کردن اهنگی است.
برف میبارد.به پنجره میخرد و تبدیل به قطره اب میشود .روی شیشه میلغزد و به زمین می افتد.
پیرزن فنجانی قهوه که از ان بخار بلند میشود را در دست دارد.شالی روی شونه هایش است.همراه با پیرهن بلند.
موهایش از پشت مهر و موم شده است.موهایی خاکستری.
روی صندلی چوبی نشسته است و جلو و عقب میرود.
زنگ خانه میخورد.پیرزن در را باز میکند.
مردی با لباس نظامی جلو در ایستاده پاکت نامه ای را به دستش میدهد.
پرزن دوباره روی صندلی اش مینشیند.نامه را باز میکند و میخواند.
بعد از خواندن ان را تا میکند و روی میزی که کنارش است میگذارد.
نگاهی به روبه رو میکند.فنجان قهوه را برمیدارد.کمی مینوشد.
و برای همیشه چشمانش را میبندد
اهنگ
شنیدم که متن این اهنگ یک شعر قدیمی از دیار خراسان است ولی متاسفانه نمیدانم شاعرش کیه.
یک نظر بر یار کردم ، یار نالیدن گرفت
یک نظر بر ابر کردم ، ابر باریدن گرفت
یک نظر بر باد کردم ، باد رقصیدن گرفت
یک نظر بر کوه کردم ، کوه لرزیدن گرفت
تکیه بر دیوار کردم ، خاک بر فرقم نشست
خاک بر فرقش نشیند ، آنکه یار از من گرفت
رنگ زردم را ببین ، برگ ِ خزان را یاد کن
با بزرگان کم نشین ، اُفتادگان را یاد کن
مرغ ِ صیاد تو اَم ، افتاده ام در دام ِ عشق
یا بکش یا دانه ده ، یا از قفس آزاد کن ، از قفس آزاد کن
ابر اگر از قبله خیزد ، سخت باران می شود
شاه اگر عادل نباشد ، مُلک ویران می شود
یک نصیحت با تو دارم ، تو به کس ظاهر مکن
خانه یِ نزدیک دریا زود ویران میشود
یار ِ من آهنگر است و دم ز خوبان می زند
دم به دم آتش به جان مستمندان می زند
طاقت هجران ندارد ، قلب پاکش نازکست
گه به آب و گه به آتش ، گه به سندان میزند
دفتر ارزوها...
دفتر را باز کردم.پر بود از ماه و ستاره و ابر...
ان روز دختر هفت ساله ای بیش نبودم.
گفتم:این چیه مامانی؟
مادرم گفت:این دفتر ارزوهاست.اگه هر کدوم از ارزوهاتو تو این دفتر بنویسی بر اورده میشود.
من شروع کردم به نوشتن ارزوهای کودکانه خودم.
روزها میگذشت و ارزوهای کوچک من براورده میشد.
کمی که بزرگتر شدم فهمیدم مادر و پدرم هر روز لای کتاب ارزوهای من را باز و ارزوهای من را براورده میکنند.
بعد از فهمیدن این موضوع قلمم را برداشتم و تمام برگه های دفتر را پر کردم از کلماتی که برایم فراتر از یک ارزو بودند:
مامان...بابا...
دوستتون دارم...تا ابد...